vendredi 20 février 2015

زنان کُرد و پروسه صلح در ترکیه ، دکتر رویا طلوعی

مدرسه فمینیستی: بیست و ششم ژانویە برای کوردها روزی تاریخی و شادی بخش است. کوبانی پس از چهار ماه جنگ و محاصرەی داعش، وحشتناک ترین گروه تروریستی معاصر، بدست مبارزان مقاوم و خستگی ناپذیر یگانهای مدافع زن و یگانهای مدافع خلق آزاد شد. دستکم در دنیای مجازی، کوردی را نمی توان یافت کە شادمان نباشد.

پوستری از جان باختگان راه آزادی بە چاپ رسیدە کە تعداد زیادی از زنان و مردان شهید را نشان می دهد. تعداد زنان شجاعی کە در میان مردان شجاع این پوستر، همگی در راه آزادی کوبانی جان دادند، را نشمردەام اما نسبت هرچە کە باشد، کمترین شکی در برابری در شهامت و شجاعت و ایثار و توانایی شان نیست.

حال نوبت زندگی، سازندگی و برابری عملی در همەی عرصەهاست. اکنون مهم این است کە «برابری» و یکسانی در شهامت و جنگ و «مرگ» را بە «برابری» واقعی و عملی در «زندگی» تبدیل کرد. التهاب جنگ بزودی تمام خواهد شد. اینک ما کوردها باید بتوانیم شعار و شعور را یکجا کنیم.

اگر مقاومت کوبانی و بە ویژە میزان بالای مشارکت زنان کورد در این مقاومت خیرە کنندە بودە و کاملا برهم ریزندەی استریوتایپی است کە از زنان خاور میانە بە عنوان زنانی سرکوب پذیر ارائە شدە است، اما انقلابی در وضع زنان صورت نخواهد پذیرفت مگر اینکە زن کوبانی اثبات کند کە مشارکت در جنگ پایان راه نیست! زن کوبانی باید ثابت کند کە زن آگاه پس از جنگ (مشارکت در خطرناک ترین بخش عرصەی عمومی ) بە خانە (عرصەی خصوصی) باز نخواهد گشت و مدیریت تمام دستاوردها رابر خلاف انقلاب ها و مقاومت های پیشین دنیا، بە مردان واگذار نخواهد کرد.

جامعەی کوبانی طبق مقالەای کە خانم پخشان عزیزی از قامیشلو نوشتە، تا همین چند سال پیش وضع بسیار وحشتناک و اسفباری از نظر برخورد با زنان داشتە است. شهری فقیر با بافت کاملا سنتی و عشایری کە دختران جوان دوازدە تا پانزدە سالەی عشایر این سوی مرز بە دیگر عشایر آنسوی مرز در ترکیە فروختە می شدەاند! زنانی کە از کمترین حقی برخوردار نبودەاند.(۱) براستی باید اذعان کرد کە احزاب ی. پ. گ (یگانهای مدافع خلق) و ی. پ. ژ (یگانهای مدافع زن) کار بزرگی کردەاند تا زنان کوبانی از زنانی کاملا عشیرتی و تحت ستم بە قهرمانانی بسیار نترس تبدیل شوند. زنانی کە داعش وحشتناک را بە پشیزی نشمردە و شجاعانە بجنگند.

اکنون مهم این است کە این فنر کشیدە شدەی یک فرهنگ مرتجع کاملا مردسالار با پایان جنگ و اتمام حالات اورژانسی و احساسی جنگ/انقلاب بە حالت قبلی خود برنگردد. بالشخصە بعید می دانم یا حداقل بسیار خوشبین و امیدوارم کە چنین اتفاقی نخواهد افتاد. با قدمهای نسبتا خوب، هر چند نە ایدەآلی، کە در راه برابری حقوقی در کانتون جزیرە برداشتە شدە، سعی شدە مسئلەی برابری حقوق زن و مرد قانونی شود. از سوی دیگر زنان از سهمیەی بالایی در احراز پست های اداری و سیاسی برخوردار شدەاند و سیستم رهبری بە صورت مشارکتی (هاوسەرۆک) در آمدە است. بدین معنا در هر سیستم رهبری یک زن و یک مرد هست. اینکە آیا واقعا قدرت زن برابر با قدرت مرد است یا نە امریست کە هم باید از نزدیک تحقیق و مشاهدە کرد و هم اینکە سیر حوادث آیندە آنرا مشخص خواهند کرد. از سوی دیگر تجربەی کانتونهای رۆژئاوا (کوردستان واقع در سوریە) بسیار جوان است و هنوز زود است کە دمکراتیک بودن واقعی آن را محک زد. چنانچە با گذشت چند سال فقط تعدادی نام آشنا پست های مدیریتی را قرق نکنند و شاهد چرخش پست ها و بە میدان آمدن احزاب و چهرەهای جدید سیاسی باشیم، می توان گفت کە کوردها بە شعار دمکراسی خواهی خود پایبند بودەاند.

بدیهی است ادعای تحقق برابری جنسیتی فقط با جنگیدن زنان و تنظیم قوانین در لابلای کاغذها میسر نخواهد شد. عملی کردن قوانین خوب و رفع معایب آن، و نیز ورود جدی زنان کورد بە عرصەی قلم و فرهنگ و تولیدات فکری و تئوریک بدون محدود شدن بە مرزی کە مردان تعیین کنندەی آن باشند یا بدون نمایندگی و سخنگویی مردان از طرف زنان، بسیار بسیار ضروری و حائز اهمیت است. اگر چنانچە زنان این خطە خواهان تحول و انقلابی در فمینیسم خاورمیانەاند باید بتوانند کتابخانەی فمینیسم را هم تحت عنوان هر نام ترجمە شدەای برای فمینیسم (ژنۆلۆژی یا …) با قلم و فکر خود زنان غنی کنند.

پانوشت:

(۱) کوبانی، انقلابی در انقلاب دیگر. پخشان عزیزی
http://nnsroj.com/
لرگرفته از سایت عصر نو

زنان کُرد و پروسه صلح در ترکیه

گفتگوی" Fair Observer" با سِلار پژوهشگر جنبش زنان کرد

زنان کُرد و پروسه صلح در ترکیه

ترجمه: سما. ش



یک بعد ناشناخته و در عین حال قابل توجه مسئله کرد در ترکیه مشارکت هزاران تن از زنان در روند صلح است. زنان در جنگ به صورت طیفی از قربانیان همچون بیوه زنان، کشته شدگان، همچون مادران رزمندگان کشته شده و انسان های آسیب پذیر در معرض اذیت و آزار هستند.

با این حال معمولا زنان ممکن است نقشی فعال در جنگ ایفا می کنند، گاهی اوقات به عنوان رزمندگان و گاهی اوقات به عنوان مذاکره کنندگان صلح هستند. همانگونه که مشهود است، زنان در ترکیه عمیقا متعهد به حل و فصل کردن درگیری میان کردها و دولت ترکیه هستند و آنها نقش مهمی در روند صلح ایفا می کنند .

به منظور بررسی ابعاد ویژه این منازعه، کلوتید دِسوارته از " Fair Observer" با الودیه سِلار* که در حال حاضر [مشغول] به تحقیق در خصوص جنبش زنان کردستان در ترکیه است به گفتگو نشسته است. بحث سوارته و سِلر در مورد زنان درگیر در روند صلح و ماهیت نقش آنها و نتایج عمل آنها است .


کلوتید دِسوارته: زمانی که حرف کردستان به میان می آید بیشتر برروی مبارزان کُرد بویژه کسانی که در پ.ک.ک هستند تمرکز می شود. ]گفته می شود که] بسیاری از [این افراد] را مردان تشکیل می دهند در حالی که تحقیقات شما حاکی از این است که زنان نیز نقش فعالی دارند. زنانی که در پروسه صلح در کردستان ترکیه مشارکت دارند چه کسانی هستند؟

اِلودی سِلار: در رابطه با کردها، این کاملا منصفانه است اگر بگوییم که تمام زنان کرد مشارکت دارند - جوان و پیر، باسواد و بی سواد، فقیر و ثروتمند، از صاحبان انواع مشاغل و حرف، از جهان سیاست و جامعه مدنی تا دانشگاه و نیز زنان خانه دار. از مناطق شهری و روستانی و غیره. در واقع هیچ گروه واحد یا حداقل مسلط زنان در روند صلح وجود ندارند. این یک حضور بسیار متحد و ناهمگون است. پس از همه اینها، هر زن نه تنها سهمی عمده در تلاش برای اطمینان از به ثمر رسیدن فرآیند صلح دارند و بلکه بیش از این آگاه هستند. با این وجود، در بخش تُرکی، تنها چند زن درگیر [این پروسه] وجود دارد. درحقیقت در طول مصاحبه من متوجه شدم که از قضا بخشی از زنان فعال تر ترکیه از طریق ب.د.پ (حزب صلح و دمکراسی ) درگیر مسئله صلح شده اند، مثلا من به یاد می آورم چند زن ترکیه ای که من با آنها مصاحبه کردم در اصل ترک بودند نه کرد. مسئله ای که وجود داشت این بود که آنها (که از لحاظ قومی ترک بودند) احساس می کردند در مورد حمایت از مسئله کردها و چه در مورد حقوق زنان در عرصه های سیاسی، تنها می تواند از طریق ب.د.پ اقدام کرد. درواقع اگر نگاهی اجمالی به احزاب اصلی ترکیه بیندازیم، هنوز تعداد زنان کمی وجود دارند، درحالی که هنوز پرداختن به مسئله کرد بسیار تابو است. حال آنکه در ب.د.پ زنان از موقعیت مرکزی [در حزب] برخوردارند .

دِسوارته: آیا این زنان نماینده یک جنبش متحد هستند و یا رقابت بین گروه های مختلف وجود دارد ؟

سِلار: در پاسخ به اینکه آنها یک جنبش متحد هستند، بی گمان باید گفت که بله هستند. آنها جبهه متحد تاثیرگزاری هستند. درحقیقت، در طول مصاحبه ام با زنان مختلف کُرد -با توجه به اینکه من عمدا در مصاحبه زنان را از هر دو جهان سیاست و جامعه مدنی انتخاب کردم - همیشه من از آنها میپرسیدم چه رابطه ای میان آنها وجود دارد. در این مرحله اغلب به من گفته می شد که با پرسیدن این سوال از اصل موضوع را به فراموشی سپرده ای .

به منظور درک ماهیت مشارکت زنان کرد در روند پروسه صلح، باید تاکید کرد که آنها یک جنبش هستند. جنبش آنان به نام DOKH (جنبش زنان آزاد و دمکراتیک) نامیده میشود. این جنبش زنان هم اکنون متحدترین، سازمان یافته ترین و بزرگترین جنبش زنان خاورمیانه است .

بنابراین، حتی قبل از پروسه صلح هم آنها بعنوان یک جنبش عمل می کردند، و همان ها برای پروسه صلح کتلاش کردند. البته، در این جنبش گروه های مختلف وجود دارند -زنان در سیاست، سازمان های غیر دولتی و گروه های مادران صلح وجود دارند -اما همه آنها با هم در زیر چتر DoKHفعالیت می کنند. به عنوان مثال، قبل از اینکه یک نامزد سیاسی زن معرفی شود، [آنها ] در جنبش با هم یک زن را انتخاب می کنند.

من معتقدم این چیزی است که حرکت آنها را قوی ترمی سازد، چرا که زنان در هیچ کشور دیگری تلاش نکرده اند که در پروسه صلح درگیر شوند، [فعالیت های] آنها محدود به جامعه مدنی و یا چند زن پیشاهنگ در مذاکرات می باشد - غیر از این حضوری دیده نمی شود. به عنوان مثال در کلمبیا که بسیاری از زنان در توده های مردمی و سطوح سیاسی درگیر هستند، یکی از مشکلات ناشی از نفاق و سیاست داخلی بود. با این حال در مورد کردها، آنها جنبشی کاملا متحد و سازمان یافته هستند .

علاوه براین، من فقط میخواهم به نکته ای اشاره کنم که DOKH فقط برای زنان کرد نیست: [بلکه] برای همه زنان با هر تعلق قومی در ترکیه است، ازجمله کردها، ترکها، ارمنی ها، عرب ها، یهودی ها. لاز و چرکس ها. در کشور متنوعی چون ترکیه – کشوری که با ایدئولوژی ناسیونالیستی هویت و قومیت غیر ترک ها را انکار می کند- ماهیت فراگیر و همگون DOKH از اهمیت زیادی برخودار است و همزمان حاوی پیام فراگیر صلح است.

من می خواهم در اینجا تاکیدکنم، که [این گروه] حاوی این پیام است. همانطور که در سوال اول اشاره کردم، یکی از مشکلات در روند صلح در مورد دخالت گری زنان و کمبود حضور زنان ترک است. با این وجود، زنان کرد ارتباط هایی با زنان تُرک و دیگران ایجاد کرده اند. باید در نظر داشت که این جنبش به خود زنان کُرد نیز کمک کرده است و به آنها این امکان را داده است تا به یک نیروی چالشی قوی و متحد تبدیل شوند. جنبش پیشرفت های زیادی در رابطه با وضعیت زنان کُرد ایجاد کرده است، درحالی که [ماهیت] مبارزه را نیز حفظ کرده است .

دِ سواراته : چرا زنان در پروسه صلح دخالت گری می کنند؟ آیا به خاطر دلایل عقیدتی است یا انگیزه های اقتصادی یا سیاسی پشت بند آن است؟

سِلار: پیش از هر موضوعی، من فکر میکنم به طور خلاصه باید به خاستگاه های جنبش زنان کرد توجه کنیم تا بتوان به این سوال به درستی پاسخ داد. دانستن این نکته که زنان سازمان یافته هستند و به عنوان یک جبهه متحد در این جنبش، همچنین به درک درست از دخالت گری شان کمک خواهد کرد.

زمانی که من در مورد خاستگاه های جنبش زنان کرد پرسیدم به یک جواب متفق القول چشمگیر برخوردم; " پ. ک.ک ". برای بسیاری از زنان کُرد، ملحق شدن به جنبش چریکی پ.ک.ک در کوه ها راهی بود برای فرار کردن از شرایط زندگی که برای زنان طاقت فرسا بود. البته، تعداد کمی از جنبش های رهایی بخش وجود دارد که تعداد قابل توجهی از زنان مبارز در صفوفش باشند، اما من معتقدم دو دلیل وجود دارد که پ.ک.ک را برای زنان کُرد متفاوت می سازد .

اول از همه، آنها از سوی رهبر پ.ک.ک عبدالله اوجلان حمایت می شوند. دومین، قبلا در پ.ک.ک، زنان جنبش مستقل خود را درون این جنبش ایجاد کردند، به عبارتی یک نوع جنبش. آنها ارتش خودشان، حزب خودشان و عقیده خودشان را بوجود آوردند. تاثیر این بسیار قدرتمند بود .

زنان دیگر کرد پی بردند که زنان در پ.ک.ک از آزادی و قدرت برخوردارند. به مرور، این به درون جامعه و درون جنبش زنان کردی که [تازه متولد شده بود] درز کرد. دراصل، این جنبش قبلا ایجاد شده بود -خواست و عقیده شان رهایی و آزادی زنان در ترکیه (چه ترک و چه کُرد ) بود و اطمینان حاصل کردند که زنان جنبش مستقل خودشان را برای تغییر جامعه دارند .

دِسواراته : این چگونه به مسئله صلح ارتباط داشت؟

سِلار: یکی از زنانی که من با او مصاحبه کردم به من گفت، زمانی که او جوان بوده است فکر می کرده که این یک کاستی برای کُردهاست که ملتی بدون دولت هستند. بعد، به هر طریقی او فهمیده بود این یک مزیت بود - حتی یک فرصت -[که آنها] جامعه جدیدی می سازند که زن و مرد هردو آزاد هستند. در کل، پروسه صلح این پتانسیل را دارد که جزئی از یک دگردیسی بزرگ باشد. متاسفانه، اغلب تنها پایان دادن به خشونت و بازگشت به وضعیت پیش از جنگ که برای زنان بسیار نا مطلوب است وجود دارد .

با نگاهی به تئوری صلح، ما می توانیم ببنیم که زنان کرد، به طور کلی پروسه صلح را گامی مثبت [می دانند] تا منفی. تا همین اواخر، فرآیندهای منفی صلح در راس قرار داشت، که تنها پایان دادن به خشونت را در پی داشت -ازاین رو به همین دلیل که معمولا به دوران پیش از جنگ بر میگردند. در مقابل، در روند مثبت صلح علل ریشه ای این تضاد است که خود به علت نابرابری های ساختاری در جامعه که منجر به خشونت و گاهی جنگ میشود، مورد توجه قرار می گیرند .

در نتیجه، زنان با [دید ] مثبت به پروسه صلح در برجسته کردن یکی از نابرابری های اساسی جامعه در بین زنان و مردان وجود داشته است نقش داشته اند. درواقع خشونت علیه زنان در دوره صلح رواج می یابد که با فمهوم اصلی صلح در تضاد است و یک نوع تسلسل از از خشونت را به همراه دارد.

من فکر میکنم که زنان کُرد به همین دلیل درروند صلح درگیر هستند، که آنها قویا بر این باورند که یک فرآیند سازنده و پایدار برای همه کُردها و ترک ها به وجود آمده که [ آنها با ] پرداختن به این نابرابری جنسیتی و اطمینان حاصل کردن از رهایی زنان این موضوع را این پروسه صلح جستجو می کنند. همانطور که قبلا ذکر کردم، دقیقا به همین دلیل زنان چنین سهم بزرگی در روند موفقیت آمیز صلح دارند. به طور خلاصه، آنها درگیر هستند بطوری که می توانند در تحول جامعه [برای] یک جامعه آزاد، برابر و دمکراتیک برای مردان و زنان شرکت کنند .

در واقع، باید متذکر شد که بسیاری از زنان کُرد نمی خواهند یک سیستم استثماری، سرمایه داری و مردسالار باقی بماند. از لحاظ تاریخی، زنان همیشه رنج بسیاری را متحمل شده اند بنابراین این فرصت که آنان در پروسه صلح نقش داشته باشند و همچنین آن را تحت تاثیر قرار دهند از اهمیت خاصی برخوردار است .

بسیاری از زنان کُرد این احساس را ابراز می کنند که در دو دام شرم آور گرفتار شده اند: نه تنها زن هستند بلکه آنها زن کُرد نیز هستند، بنابراین، آنها تحت ستم مضاعف هستند؛ به این دلیل که هم زن می باشند و به یک اقلیت قومی تعلق دارند. بنابراین برای زنان کُرد پروسه صلح بسیار با اهمیت است.

در نهایت، آنها یک جنبش بسیار قوی و قدرتمند و با نفوذ هستند، آنها می خواهند در روند صلح و تغییر جامعه برای کمک به زنان درکل خاورمیانه درگیر شوند که در بسیاری از [کشورهای خاورمیانه ] هنوز جنبش های زنان وجود ندارد. بنابراین، زنان کُرد از تاثیری که جنبش آنها می تواند بر کل منطقه داشته باشد آگاه هستند. آنها امیدوارند که وضعیتشان به عنوان الگویی برای زنان دیگر عمل کند و تاثیری موج گونه بر خاورمیانه بگذارد.

کلوتید دِسوارته : شما در صحبت های قبلی مان انگیزه اصلی برای مشارکت در روند صلح را احساسی که " در دو دام شرم آور" – زن بودن و کُرد بودن – گرفتار آمده اند را ذکر کرده اید، هدف اصلی آنها چیست؟

سلار : درحال حاضر هدف این است که برای حقوق و هویتشان احترام قائل شوند و به سرکوب خشونت آمیز و وحشیانه ای که کُردها با آن مواجه هستند پایان داده شود. همچنین، این زنان می خواهند یک فرآیند انتقال قدرت در منطقه کُردنشین ترکیه صورت پذیرد - و یا همچون خودشان که می گویند از "کنفدرالیسم دمکراتیک" استفاده کنند. موضوعی که دلالت بر آن دارد که هر اِتنیکی هویت و استقلال خود را در مناطق کردنشین داشته باشد.

با توجه به [دیدگاه] زنان کُرد، این ایده از اینجا سرچشمه می گیرد که آنها نمی خواهند ترکیه ای دیگر در مناطق کُردنشین پدید آورند که به موجب آن یک اِتنیک یا هویت بر خود مسلط است، از این رو ایده داشتن استقلال برای هر گروه را می پذیرند که برابر با کُنفدرالیسمِ دمکراتیک است. در بلند مدت، هنوز هم امید الحاق این چهار سرزمین کُردی (در ترکیه ،عراق ،ایران و سوریه) و استقلال وجود دارد.

دسوارته: کُنش و عملکرد آنها به چه معنی است؟

سلار: ۳ بخش اصلی وجود دارد.

نخست، زنان کُرد بسیار اعتراض کردند. در اعتراضات کُردی، همیشه شما می توانید [حضور] پرشور زنان و نه تنها سیاستمداران را ببنید. در طول تظاهرات ها٬ این چیزی که مهم هست این است که زنان در انظار عمومی [حضورشان] را علنی می کنند. این موضوع حامل یک پیام قوی است و علاوه بر این آنها همیشه پرچم هایی که سمبل جنبش دمکراتیک زنان آزاد (DOKH) است را تکان می دهند که اجازه می دهد آنها به صورت علنی در جنبش اظهار وجود کرده و خود را به دیگران بشناسانند.

دوم٬ زنان کُرد در روند صلح ابزارهای متفاوتی را به کار گرفتند. به عنوان مثال آنها همیشه در پی تحکیم بخشیدن روابط خود با دیگر زنان از جمله زنان تُرک هستند. آنها کنفرانس و نشست های مختلف برگزار می کنند٬ که برخی از آنها مختص به گروه های مختلف زنان است.

من احساس می کنم این نشان دهنده بلوغ جنبش آنان است، به این دلیل که تمایلی مبتنی بر به اظهار وجود و دیده شدن و یا حضور زنان بعنوان یک گروه همگون و اغلب قربانی در میان آنها وجود دارد. این تصویر ذات گرایانه در نتیجه موجب از میان رفتن چند پارگی در میان زنان می شود. بنابراین٬ داشتن جلسات متنوع به تمام گروه ها این امکان را می دهد که قبل از برگزاری کنفرانس های بزرگتر توسط   DOHK[جنبش دمکراتیک زنان آزاد] بر سر مسائل مهم به بحث بنشینند.

سوم ٬جنبش دمکراتیک زنان آزاد حتی کنفرانسی برای همه زنان خاورمیانه برگزار کردند. همانگونه که من در طول مصاحبه قبلی گفتم این موضوع دیگری است که جنبش دمکراتیک زنان آزاد تلاش می کند تا به آن برسد: صلح در گستره ای وسیعتر و آزادی برای زنان خاورمیانه. بنابراین این همایش واقعا برای گرد آوردن زنان این منطقه به منظور ایجاد یک جبهه سازمان یافته متحد و منسجم مهم است.

دسوارته: به چه میزان ادعای آنها به جنسیت ارتباط پیدا می کند؟

سِلار: تقریبا مطالبات آنها مرتبط با جنسیت است. برای این زنان٬ کُردستان آزاد و در صلح بدون آزادی زنان وجود نخواهد داشت. اصل و ماهیت فرآیند صلح برای زنان دستیابی به آزادی برای خودشان است و همچنین بدون صلح این موضوع به خود خودی غیر قابل حصول می باشد. آنها عموما به زنان آزاد و مستقل کمک می کنند و با دادن فرصت ها و فضا به آنها می توانند درباره مشکلات و نیازها و تمایلاتشان بحث کنند.

جنبش دمکراتیک زنان آزاد [DOKH] مبارزات بسیاری برای زنان کُرد کرده است. برای مثال اگر یک زن از نظر فیزیکی و روانی مورد آزار قرار گرفته باشد٬ اعضای آن [DOHK] تظاهرات گسترده ای سازمان دهی خواهند کرد و به قربانی برای یافتن حقیقت کمک می‌کنند. البته٬ این مستقیما به پروسه صلح مرتبط نیست٬ اما جنبش دمکراتیک زنان آزاد مدت طولانی [دراین مسیر ] فعالیت کرده است. این مطالبات با جنیست در ارتباط است و همزمان با روند صلح همان مسائل مرتبط به جنسیت نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

دسوارته: زنان چه نقشی در پروسه صلح ایفا می کنند؟

سلار: در پروسه صلح با ترکیه٬ زنان نقش عمده ای ایفا می کنند. برای توضیح چرایی این موضوع٬ یک گام به عقب برمیدارم و به طور خلاصه در مورد مشارکت زنان در پروسه صلح صحبت می‌کنم.

به طور خلاصه٬ عموما دو نظریه رایج در مورد این موضوع وجود دارد. نخست آنکه زنان با حضور خود در جامعه مدنی نقش آفرینی کردند٬ بنابراین نگاه از پایین به بالا تغییر می‌کند. دوم٬ زنان نیاز به نقش آفرینی در فرآیند سیاسی داشتند که رویکردی از بالا به پایین است. با این حال به نظر من٬ شما نیاز دارید که هر دو نگرش را تغییر دهید. این پویایی در هر دو عرصه کار با یکدیگر بسیار مهم است و آنها را برای قادر ساختن جامعه پذیری صلح در میان مردم و همچنین نیازها، علائق و خواسته زنان را در روند مذاکره پیاده و پیگیری می کنند.

من با زنان فعال در زمینه های مدنی و سیاسی برای آزمودن این نظریه و اهمیت داشتن حضور زنان در دو حوزه در فرآیند صلح مصاحبه کرده ام. آنها حضور گسترده ای در سطح جامعه دارند و به لطف جنبش دمکراتیک زنان آزاد٬ در مذاکرات سیاسی نیز حضور دارند.

دلیل حضور آنها در مذاکرات سیاسی به خاطر تغییرات بسیاری است که ایجاد شده و جنبش دمکراتیک زنان آزاد بر زمینه های سیاسی تاثیر گذاشته است.

در حزب کُردی صلح و دمکراسی [BDP ] سهمیه ی ۵۰ ٪ درصدی برای زنان وجود دارد که ارج نهادن [به زن] است. زنان همچنین شاخه ی خودشان را در ب.د.پ دارند. همیشه دو رهبر در ب .د.پ وجود دارد ـ یک مرد و دیگری زن می باشد. درنتیجه٬ [حضور] زنان در مذاکرات سیاسی محسوس است. به طوری که آنها می گویند [زنان] همیشه حضور گسترده ای دارند.

زنان کُرد نقش موٍثری در چگونگی پیشبرد فرآیند صلحی که هم اکنون در جریان است دارند. برای مثال٬ حزب حاکم عدالت و توسعه [AKP] ایجاد یک کمیسیون حقیقت یاب را اعلام کرد. ولی هیچ زنی در این کمیسیون حضور نداشت بنابراین٬ زنان کُرد مانع آنها شدند تا بدون حضور [زنان] [ کار] را پیش نببرندبنابر این زنان نقش موثری در پروسه صلح و همچنین در تضمین این موضوع که هردو جنس حضور داشته باشند ایفا می کنند.

دسوارته: رابطه آنها با مردان چگونه است؟ زنان همگام با [مردان] کار می کنند یا میان هردو جنس ها رقابت وجود دارد؟

سلار: در کل٬ در پروسه صلح زنان و مردان همدوش و در کنار هم کار می کنند. همانطور که من قبلا هم توضیح دادم٬ ساختار سیاسی ب.د.پ اینگونه است که هر دو [جنس] باهم برابر هستند. این بدون شک نتیجه روابط هماهنگ است. من مصاحبه ای با یک سیاستمدار مرد در حزب ب.د.پ انجام دادم که او به مشارکت مردان برای تغییر در برداشت شان از زنان و تغییر دادن خودشان   اذعان کرد. او همچنین گفت که این ناشی از فعالیت زنان است ـ زنان تمام این اقدامات را انجام دادند و [مردان] را برای تغییری رادیکال تحت فشار قرار دادند.

البته٬ خواسته برابری میان زن و مرد برای تغییر زمانی بسیار طولانی در بر میگرد و همه چیز کامل نیست. در جوامع بزرگ، مردان بسیاری وجود دارند که هنوز خشم رهایی زنان را دارند ـ شاید بیشتر در مناطق روستایی تا شهری این مسئله وجود داشته باشد.

با این حال٬ مهم است که یاد آوری کنم که رهبران سیاسی زن در ب. د.پ و درسطح شهرداران [زن] هستند و کسی آنها را به چالش نکشیده است. این کاملا از سوی جامعه کُردی پذیرفته شده است و تغییر بزرگی می باشد. "سقف شیشه ای" رسوایی اصلا شکسته نمیشود. بنابراین من فکر میکنم آنچه که باعث شد سیاست کُردی در ترکیه متفاوت باشد٬ تغییر اساسی است که در ساختار سیاسی حزب واقعا اتفاق افتاده است تا از برابری زن و مرد اطمینان حاصل شود .

بنابراین٬ به طور کلی می گویم که در سطح سیاسی رقابت میان زن و مرد وجود ندارد. البته٬ در جامعه مردانی هستند که با رهایی زنان موافق نیستند، اما آنها به تدریج ایده رهبران زن در سیاست را پذیرفته اند و قطعا پذیرفته اند که زنان نقش مهمی در پروسه صلح - که در حال حاضر گامی بزرگ به حساب می آید- ایفا می کنند.

دسوارته: عضویت در یک گروه اقلیت مرتبط با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) که توسط بسیاری بعنوان سازمانی تروریستی در نظر گرفته میشوند امر پیچیده ای است. مشکلات و دشواری های که این زنان با آن روبرو می شوند چیست؟

سلار: تصویر به طور کامل امید بخش نیست و زنان کُرد هنوز هم با موانعی روبرو هستند که عمده ترین آنها:

نخست، موانعی است که از جامعه کُرد نشات گرفته است. گرچه زنان در بالابردن موقعیت اجتماعیشان در جامعه و دستیابی به حضور در سیاست موفق شده اند٬ این هنوز از سوی همه پذیرفته نشده است. با این وجود٬ این یک مانع جزئی است برای کُردهایی که در ترکیه پشتیبان جنبش زنان کُرد هستند.

من معتقدم که جنبش دمکراتیک زنان آزاد با موفقیت این پیام را ارسال کرده است که اساسا آزادی زنان با آزادی کُردها به هم گره خورده اند.

مانع دوم که زنان کُرد با آن مواجه می شوند از دولت ترکیه نشات می گیرد٬ که آن نیز عدم حمایت از حقوق زنان در ترکیه است. در واقع٬ دولت ترکیه به صورت علنی و غیر دوستانه این زنان را با نظمی مردسالارانه به چالش کشیده است. در نتیجه این زنان با سرکوب بی رحمانه ای [همچون] بازداشت خود سرانه٬ قتل٬ شکنجه و تجاوز مواجه شده اند. امروزه٬ ۷۰٪ از رهبران جنبش دمکراتیک زنان آزاد در زندان هستند. علاوه بر این زنان کُرد مبارزه خواهند کرد تا مطمئن شوند که در پروسه صلح نمایندگانی خواهند داشت.

آخرین مانع عدم حضور زنان شکاف و شکست پروسه صلح است. این به دلیل ماهیت فمنیسم در دولت ترکیه است که توسط موجی [فراگیر] در همه جای ترکیه پذیرفته شده است: ایدئولوژی کمالیست. در نتیجه٬ زنان تُرک زنان کُرد را بعنوان دشمنان حکومت نشان می دهند. به جای تمرکز بر اثرات و نتایج مخرب نظامی گری و ناسیونالیسم کمالیست٬ تُرک ها و کُردها تمایل دارند که زنان کُرد در دسته بندی مثل دشمن که در ارتباط با پ.ک.ک هستند قرار دهند.

دلیل این خصومت٬ برای زنان کُرد ایجاد توازن میان ارتباط با همتایان تُرکشان و با پروسه صلحی که نسبت به مسائل جنسیتی آنها نیز حساس باشد دشوار است. این شکست هدف مذاکرات است. با این وجود وضعیت به آهستگی شروع به تغییر می کند٬ برخی زنان ترک به پیش آمده اند و به تلاش زنان کرد برای ارتباط با آنها پاسخ داده اند.

با این همه٬ این موانع نباید [موجب شود تا] از پیشرفت های سرنوشت سازی که زنان کُرد آنان را ایجاد کرده اند [همچون] نقش آفرینی چشمگیر آنها در پروسه صلح و یا تلاش های مداوم آنها برای ایجاد همبستگی با زنان تُرک و زنان خاورمیانه منحرف شود. آنها به میزان زیادی در برقراری صلح و آزادی برای زنان و کُردها در ترکیه و برای همگان در خاورمیانه تاثیر داشته اند. بنابراین علیرغم مقاومت آنها هنوز هم [با موانع ] روبرو هستند٬ اما به هیچ وجه دلسرد نمی شوند. در صورت بروز هر چیزی آنها جسورتر میشوند. مبارزه شان چشمگیر و دلیرانه است و حامل یک پیام صلح آمیز و دلگرم کننده برای همه ما است.

------------------------------------------------------
* الودی سِلار دانشجوی اسکاتلندی و فرانسوی است. اولیسانس خود را در تاریخ و فوق لیسانس خود را در رشته حقوق بشرو سیاست های جهانی در دانشگاه گلاسکو به پایان رساند. حوزه پژوهش های او در مورد کردستان بویژه زنان کرد است. او همچنین سابقه فعالیت اتحادیه حقوق بشر، شورای پناهندگان اسکاتلند را دارد.
کلوتید دسوارته عضو تحریریه "فایر ابزرور" و کارشناس سیاست بین المللی از مدرسه اقتصادی لندن می باشد.

منبع: NNS ROJ
از طریق سایت اخبار روز